loading...
سایت تفریحی - گرافیکی هزارویک چیز
محمدرضا امیری بازدید : 148 سه شنبه 19 آذر 1392 نظرات (0)

موهای حسنک دیگر مثل پشم های گوسفند نیست چون به موهایش گلت میزند دیروز که حسنک با کبرا چت

می کرد کبرا گفت تصمیم بزرگی گرفته کبرا تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پترس

چت میکرد پترس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت میکرد پترس دید که سد سوراخ شده اما

انگشتهای او درد میکرد چون زیاد چت کرده بود نمیدانست که سد تا چند لحظه ی دیگر میشکند پترس در حال

چت کردن غرق شد برای مراسم دفن او کبرا تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده

بود ریز علی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت ریز علی سردش بود و نمی خواست لباسش را در آورد ریز

علی چراغ قوه داشت اما حوصله ی دردسر نداشت قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد کبرا و مسافران

قطار مردند اما ریز علی بدون توجه به خانه رفت خانه مثل همیشه سوت و کور بود الان چند سالیست که کوکب

همسر ریز علی مهمان ناخانده ندارد او حتی مهمان خانده هم ندارد او حوصله ی مهمان ندارداو پول ندارد تا شکم

مهمان ها را سیر کند او در خانه تخم مرغ وپنیر دارد اما گوشت ندارد او کلاس بالایی دارد او فامیل های پول داری

دارد او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر داد اما او از چوپان دروغگو گله ای ندارد چون

دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد.و به همین علت است که این داستان زیبا را از کتاب های درسی ما حذف کردند

محمدرضا امیری بازدید : 204 سه شنبه 19 آذر 1392 نظرات (0)

آیا میدانید

اگر شما به یکدیگر احترام بگذارید یکدیگر  نیز به شما احترام میگذارند؟

آیا میدانید

 آخر شاهنامه جلد است؟

آیا میدانید

نباید هرگز کسی را مسخره کنید ؟شاید او از شما مسخره تر باشد

آیا میدانید

نظر ندهید خیلی از دستتان ناراحت میشم؟

محمدرضا امیری بازدید : 177 سه شنبه 19 آذر 1392 نظرات (0)

جمله ” اوکی ، بازم دست درد نکنه ” همون مودبانه ی خاک تو سرت ، بازم به هیچ دردی نخوردیه !!

*
*
*

نصف ایرانیا گوگل رو واسه جستجو مطالب مورد نظرشون استفاده می کنن !
نصف دیگه هم واسه اینکه ببینن اینترنتشون وصله یا نه !

*
*
*

یارو میره هارد بخره میگه هارد ۳۲۰ میخوام . بنده خدا هارد ۲۰۰ میاره !!
یارو بهش میگه گفتم ۳۲۰  . بنده خدا میگه : ناراحت نباش جا وا می کنه !!

*
*
*

راستش دارم به ازدواج با ایرانسل فکر می کنم از بس که هر روز بهم اس ام اس می ده یه جورایی بهش وابسته شدم !!!

*
*
*

دانشمندان به یه نتیجه منطقی رسیدن :
از یه جائی‌ به بعد بحث کردن دیگه فایده ایی نداره،باید فحش بدی !!!

*
*
*

قدیما به کسی که به پات می نشست میگفتن ” وفادار ”
الان میگن "سیریش"!

*
*
*

هروقت پیش خودت گفتی این دیگه با بقیه فرق داره بدون اونم پیش خودش گفته اینم یه خریه مثل بقیه !!

*
*
*

نیوتن غلط کرد !
واسه بعضی عمل ها
هیچ عکس العملی نیست !



محمدرضا امیری بازدید : 222 سه شنبه 19 آذر 1392 نظرات (1)

تلویزیون داشت می گفت کودک لطیف است با آن به درستی برخورد کنید !


در راستای مسخره بازی به مامانم میگم : ماماااااان من لطیفماااااا …


مامانم : عزیزم تو دیگه از لطافت دراومدی کثا
ااااافط شدی !!! 

محمدرضا امیری بازدید : 184 سه شنبه 19 آذر 1392 نظرات (0)

یه ژاپنی به زنش میگه:

” TiKi Taki ‘

زنش میگه:

” Kua Nini ”

 

ژاپنی ناراحت میشه میگه:

” taka anji radiyumba yaku ”

 

زنش گریه میکنه میگه:

” mimi takunı kakabında misamihi ”

یه جوری میخونی انگار سر در میاری با مسائل خانوادگی مردم چیکار داری؟

محمدرضا امیری بازدید : 182 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)
پادشاه بزرگ یونان، الکساندر، پس از تسخیر کردن حکومت های پادشاهی بسیار، در حال بازگشت به وطن خود بود. در بین راه، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری 
گردید.
با نزدیک شدن مرگ، الکساندر دریافت که چقدر پیروزی هایش، سپاه بزرگش، شمشیر
تیزش و همه ی ثروتش بی فایده بوده است. او فرمانده هان ارتش را فرا خواند و گفت:
من این دنیا را بزودی ترک خواهم کرد. اما سه خواسته دارم. لطفاً، خواسته هایم را حتماً
انجام دهید. 
فرمانده هان ارتش درحالی که اشک از گونه هایشان سرازیر شده بود موافقت
کردند که از آخرین خواسته های پادشاهشان اطاعت کنند. الکساندر گفت:...
محمدرضا امیری بازدید : 192 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)
سه نفر جواب آزمایش هایشان را در دست داشتند . به هر سه ، دکتر گفته بود که بر اساس آزمایشات انجام شده به بیماری های لاعلاجی مبتلا شده اند به صورتی که دیگر امیدی به ادامه زندگی برای آنها وجود ندارد .در آینده ای نزدیک عمرشان به پایان می رسد .آنها داشتند در این باره صحبت می کردند که می خواهند باقیمانده عمرشان را چه کار کنند . 
نفر اول گفت :....
محمدرضا امیری بازدید : 198 دوشنبه 18 آذر 1392 نظرات (0)

«به کسی گفتند امامزاده یعقوب را در کوه، پلنگ خورد! آنکه می دانست تصحیح کرد که اولاً: امامزاده

نبود و پیغمبر بود، ثانیاً: یعقوب نبود و یونس بود، ثالثاً: کوه نبود و دریا بود، رابعاً: پلنگ نبود و نهنگ

بود و خامساً: او را نخورد و در شکمش نگه داشته و به ساحل رساند.»

محمدرضا امیری بازدید : 186 جمعه 15 آذر 1392 نظرات (0)

دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را می‌گذراند به خاطر پروژه‌ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.
او در پروژه خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدورژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این درخواست خود، دلایل زیر را عنوان کرده بود:

.1مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد می‌شود.
2.عنصر اصلی باران اسیدی است.
.3وقتی به حالت گاز در می‌آید بسیار سوزاننده است.
4.استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می‌شود.
5.باعث فرسایش اجسام می‌شود.
6.حتی روی ترمز اتومبیل‌ها اثر منفی می‌گذارد.
7.حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است.

از پنجاه نفر فوق، 43 نفر دادخواست را امضا کردند. 6 نفر به طور کلی علاقه‌ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می‌دانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!
عنوان پروژه دانشجوی فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود!!
یکبار دیگر دلایل را بخوانید می بینید همه خواص آب هستند

منبع : 
وبلاگ داستان زیبا

http://img.tebyan.net/big/1391/01/198131238167402122106419462199193100711837.gif
محمدرضا امیری بازدید : 183 پنجشنبه 14 آذر 1392 نظرات (0)

 

1. آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر

2. قبل از جواب دادن فکر کن

3. هیچکس را تمسخر مکن

4. نه به راست و نه به دروغ قسم مخور

5. خود برای خود، زن انتخاب کن

6. به ضرر و دشمنی کسی راضی مشو

7. تا حدی که می توانی، از مال خود داد و دهش نما

8. کسی را فریب مده تا دردمند نشوی

9. از هرکس و هرچیز مطمئن مباش

10. فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی

11. بیگناه باش تا بیم نداشته باشی

12. سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی

13. با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی

14. راستگو باش تا استقامت داشته باشی

15. متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی

16. دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی

17. معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی

18. دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی

19. مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی

20. سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی

21. روح خود را به خشم و کین آلوده مساز

22. هرگز ترشرو و بدخو مباش

23. در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند

24. اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده

25. دورو و سخن چین مباش و نزدیک دروغگو منشین

26. چالاک باش تا هوشیار باشی

27. سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام رسانی

28. اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری

29. با هیچکس و هیچ آیینی پیمان شکنی مکن که به تو آسیب نرسد

30. مغرور و خودپسند مباش، زیرا انسان چون مشک پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمی ماند.

محمدرضا امیری بازدید : 235 پنجشنبه 14 آذر 1392 نظرات (0)

 

فيلم شرک رو حتما ديدين ..اون غولسبز مهربون(!!!)آيا تا حالا به اين

فکر کرده بودين که

 

 

 

خلق اين هيبت و قيافه آيا تخيليبوده يا واقعي؟؟بد نيست بدونين شخصي

با اين مشخصات ظاهري وجود داشته و خلق قيافه شرک با الهام از ظاهر

اين آقا بوده ...

 

 

 

 

ماوريک تيلت که در سال  1903 بهدنيا اومده و در سال 1954 هم از دنيا

رفته ...

يه کشتي گير حرفه اي بود..اونم درنخستين سال هايي که ورزش به

عنوان يک سرگرمي نيز شناخته شده بود

.

او متولد فرانسه.بسيار باهوش و بهچهارده زبان دنيا مي توانسته صحبت

 

 

کنه..به شعر و تجارت هم علاقه بسيار داشته...

در دهه بيستم زندگيش گرفتاربيماري نادر آکرو مگالي شد که باعث رشد

ناهنجار استخوان هايش شد و کل اندامش را در بر گرفت که برايش رنج

و عداب زيادي به همراه داشت و مورد بي مهري مردم  قرار گرفت به

طوري که مجبور به ترک محل زندگيش که بسيار به اونجا علاقه داشت

گرديد.

 

محمدرضا امیری بازدید : 208 پنجشنبه 14 آذر 1392 نظرات (0)

امروز اخبار عملی و فرهنگی خبر از کشف بیماری حاد و تازه ایی داد که توسط انسیتو پژوهشگران کشف شده این بیماری کشنده نیست اما سالانه موجب هدر رفتن میلیارها ساعت کار مفید می شود !

مجری می گفت :

بیماری یخچال گرایی

نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن درب یخچال می‌کند، در حالی‌ که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا می داند که چه می‌خواهد .

از نشانه های این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج می شود سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می‌گیرد درب یخچال را باز می‌کند، چیزی بر نمی دارد درب را می‌بندد .
متاسفانه تا کنون درمانی برای این بیماری خطرناک پیدا نشده است و شما بیمار گرامی که مبتلا به این بیماری هستید باید هر چه زودتر خود را به نزدیکترین کلینک پزشکی برسانید ...

محمدرضا امیری بازدید : 192 پنجشنبه 14 آذر 1392 نظرات (0)
عکس هایی از عجیب ‌ترین سونوگرافی‌ها در دنیا

 

اغلب مادران برای پی بردن به جنسیت نوزاد خود و آگاهی از میزان سلامتی او در ماه‌های آخر بارداری سونوگرافی انجام می‌دهند اما بعضی از مادران در هنگام سونوگرافی با تصاویر عجیبی از جنین خود روبرو شدند.

پدران و مادران صاحب این فرزند‌ها با دیدن تصاویر جنین خود در سونوگرافی کاملا شوک زده شدند و حدس می‌زدند او در آینده با دیگران کاملا متفاوت خواهد بود.

در اینجا عکس هایی از عجیب‌ترین سونوگرافی‌ها را برای شما به نمایش می‌گذاریم.

عکس هایی از عجیب ‌ترین سونوگرافی‌ها در دنیا

عکس هایی از عجیب ‌ترین سونوگرافی‌ها در دنیا

 

 

محمدرضا امیری بازدید : 231 یکشنبه 03 آذر 1392 نظرات (0)

 

پروردگارا 

             

داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم

                            

چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.

    

محمدرضا امیری بازدید : 224 جمعه 01 آذر 1392 نظرات (0)

 

روزی روزگاری در روستایی در هند مردی به روستایی ها اعلام کرد که به ازای هر میمون۲۰دلار به آنها پول خواهد داد. روستایی ها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون، به جنگل رفتند و شروع به گرفتن میمونها کردند. مرد هم هزاران میمون به قیمت ۲۰ دلار از آنها خرید، ولی با کم شدن تعداد میمونها روستاییها دست از تلاش کشیدند.. به همین خاطر مرد این بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۴۰دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی ها فعا لیتشان را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی ها هم کمتر و کمتر شد، تا بالاخره روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزار های خود رفتند…

این بار پیشنهاد به ۴۵دلار رسید و… در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کم شد که به سختی می شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. این بار مرد تاجر ادعا کرد که به ازای خرید هر میمون ۶۰دلار خواهد داد، ولی چون برای کاری باید به شهر می رفت، کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون ها را بخرد.

در غیاب تاجر شاگرد به روستایی ها گفت این همه میمون در قفس وجود دارد!
من آنها را به ۵۰دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت تاجر آنها را به ۶۰دلار به او بفروشید.. روستایی ها که وسوسه شده بودندپولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند. البته از آن به بعد دیگر کسی نه مرد تاجر را دید و نه شاگردش را.. و تنها روستایی ها ماندند و یک دنیا میمون

محمدرضا امیری بازدید : 202 جمعه 01 آذر 1392 نظرات (0)

 

می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟

چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.

محمدرضا امیری بازدید : 191 جمعه 01 آذر 1392 نظرات (0)

 

بزرگتر که شدیم مدادهایمان هم تکامل یافتند

تبدیل به خودکارهایی بی رحم شدند

تا یادمان بدهند که هر اشتباهی پاک شدنی نیست!

اکنون اینجایم با پاک کنی یادگار از کودکی

میخواهم پاک کنم این مشق کهنه ی اشتباه را !

ولی نمیتوانم.....

بیایید طوری زندگی کنیم که نیازی به پاک کن نداشته باشیم....

محمدرضا امیری بازدید : 201 جمعه 01 آذر 1392 نظرات (0)

 

أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿3﴾

آگاه باشید آیین پاك از آن خداست و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏اند [به این بهانه كه] ما آنها را جز براى اینكه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیك گردانند نمى‏پرستیم البته خدا میان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد كرد در قیقت‏خدا آن كسى را كه دروغ‏پرداز ناسپاس است هدایت نمى‏كند (3)

محمدرضا امیری بازدید : 176 جمعه 01 آذر 1392 نظرات (0)

 

در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد

 

 صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید.

 

آنروز دوستان یکی یکی آمدند, اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا, انگار ناهاری در کار نیست. ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده, دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم. دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده ودو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند. ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟ حالا نمی تواند این دیگ را گرم کند .شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.............

 

                                               منبع:revakan.mihanblog.com

محمدرضا امیری بازدید : 210 جمعه 01 آذر 1392 نظرات (0)


            


در یکی از شب های سرد زمستان، یک نفر با مرد فقیری برخورد کرد، مرد فقیر به سوی او دست دراز کردو صدقه خواست.
ولی آن شخص بعد از کمی جستجو در جیب هایش پولی نیافت.
فقیر همچنان خیره به او بود و انتظار می کشید و خوشحال از اینکه قرار است به او کمک شود.
آن شخص ناراحت و پریشان شد از اینکه پولی نیافته تا به او کمک کند،
در همین حال دستان سرما زده مرد فقیر را گرفت و رو به او گفت: " برادر عزیزم پولی ندارم که به تو کمک کنم، مرا ببخش "
فقیر در حالی که به او خیره شده بود، بغض کرد و گفت:
" تو بزرگترین هدیه را به من داده ای، تو مرا برادر خطاب کردی و این از همه چیز برای من با ارزشتر است "

محمدرضا امیری بازدید : 178 جمعه 01 آذر 1392 نظرات (0)

 

در تاریخ، انسان های بسیاری بوده اند که در راه پاسداری از این مرزو بوم جان خود را فدا کردند.

یکی از آنها، آریوبرزن سردار شجاع ایرانی یکی از همان هاست.دیگه دارم زیادی حرف می زنم.

ادامه ی مطلب مشاهده گردد.

محمدرضا امیری بازدید : 151 چهارشنبه 13 شهریور 1392 نظرات (0)

          ايميل از ديار باقي

 

روزي مردي به سفر مي رود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه مي شود كه هتل به رايانه مجهز است. تصميم مي گيرد به همسرش ايميل بزند. نامه را مي نويسد اما در تايپ آدرس دچار اشتباه مي شود و بدون اين كه متوجه شود نامه را مي فرستد. در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين كره خاكي، زني كه تازه از مراسم خاك سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فكر كه شايد تسليتي از دوستان يا آشنايان داشته باشد به سراغ رايانه مي رود تا ايميل هاي خود را چك كند؛ اما پس از خواندن اولين نامه غش مي كند و بر زمين مي افتد. پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش مي رود و مادرش را نقش بر زمين مي بيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد:   گيرنده: همسر عزيزم   موضوع: من رسيدم

مي دونم كه از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي. راستش آنها اينجا كامپيوتر دارند و هر كس به اين جا مي آيد مي تونه براي عزيزانش نامه بفرسته. من همين الآن رسيدم و همه چيز را چك كردم. همه چيز براي ورود تو رو به راهه. فردا مي بينمت. اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه. واي چه قدر اين جا گرمه

محمدرضا امیری بازدید : 194 پنجشنبه 31 مرداد 1392 نظرات (0)

چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟

چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکم تر فشار میدیم؟

چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟

چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟

آیا میشه زیر آب گریه کرد؟

چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟

چرا مردم وقتی می خوان بپرسن ساعت چنده به مچ دستشون اشاره می کنن ولی وقتی می خوان بپرسن دستشویی کجاست به پشتشون اشاره نمی کنن؟

تا حالا توجه کردید که اگر در صورت سگ ها فوت کنید دیوونه می شن ولی اگر با ماشین بیرون برن دوست دارنسرشونو از پنجره بیارن بیرون؟

 

چرا؟

 

 

 

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
تولد وبلاگــم : 30 / 05 / 1392
جهت حمایت از ما بنر مارا در وب خود قرار دهید
===================
از من به شما نصیحت: کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه بیشتر از همه تنهاست اون رو تنها نذارید چون هیچوقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره ...
================
در نظر سنجی شرکت کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    چگونه با این وبلاگ اشنا شدید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 158
  • کل نظرات : 199
  • افراد آنلاین : 48
  • تعداد اعضا : 123
  • آی پی امروز : 256
  • آی پی دیروز : 57
  • بازدید امروز : 406
  • باردید دیروز : 116
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 522
  • بازدید ماه : 522
  • بازدید سال : 34,739
  • بازدید کلی : 213,393